کد خبر: 1337858
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
اعتراف‌های تلخ پدر سالخورده در دادگاه

یک درگیری خانوادگی ساده به تراژدی ختم شد؛ پدر سالخورده‌ای که در دفاع از جان دخترش دست به چاقو برد، حالا مقابل قضات ایستاده و از وجدان آشفته و پشیمانی خود سخن می‌گوید. پرونده‌ای پیچیده از خشونت، اختلافات خانوادگی، عصبانیت و اعتیاد که یک سال پیش با تماس اضطراری دختر جوان آغاز شد و حالا روایت‌هایی از عصبانیت، ترس و وفاداری را در برابر عدالت قرار داده‌است. 
یک تماس تلفنی هراسانه از سوی دختری جوان، مأموران پلیس را یک سال پیش به ساختمانی مسکونی در یکی از محله‌های شهر کشاند. مأموران وقتی به محل رسیدند، با صحنه‌ای دلخراش روبه‌رو شدند: پسر ۱۸ ساله‌ای به نام «محمود» روی زمین افتاده‌بود و دیگر نفس نمی‌کشید. لحظاتی بعد، پدر سالخورده او مقابل مأموران ایستاد و با صدایی لرزان و بغض‌آلود گفت: «قاتل پسرم، من هستم.»
مأموران بلافاصله او را بازداشت و پرونده وارد مرحله تحقیقات جنایی شد. محل حادثه خانه‌ای بود که «لیلا»، خواهر مقتول، در آن زندگی می‌کرد. لیلا، زن متأهلی با فرزند، در واحدی جداگانه در همان ساختمان زندگی می‌کرد و هنگام وقوع حادثه، همراه پدر و دیگر اعضای خانواده بود. 
 روایت خواهر مقتول
لیلا در بازجویی‌ها گفت: «پدرم بعد از فوت مادرم دوباره ازدواج کرد. نامادری‌ام زن بسیار مهربان و فداکاری بود و ما او را مادر صدا می‌کردیم. حاصل این ازدواج محمود بود، اما رفتار‌های او مدتی بود که غیرقابل تحمل شده‌بود؛ پرخاشگر، عصبی و به‌ویژه نسبت به مادرش خشونت نشان می‌داد.»
او ادامه داد: «روز حادثه، صدای درگیری شدیدی از خانه مادرم شنیدم. وقتی رفتم، دیدم محمود با مادرش درگیر است. سعی کردم کمک کنم، اما او با خشونت مرا از خانه بیرون کرد. دقایقی بعد، صدای دعوا قطع شد. مادر گفت محمود کارت بانکی‌اش را برداشته و رفته‌است.»
لیلا با ناراحتی افزود: «محمود حتی به خانه من حمله کرده‌بود و با چاقو و گوشت‌کوب به من حمله کرد. شب آن روز، پدرم وقتی به خانه آمد، به او گفت چه اتفاقی افتاده‌است. وقتی محمود دوباره بازگشت، چاقو در دست داشت و من او را هل دادم، اما دوباره حمله کرد و پدرم برای نجات من، از پشت به او ضربه زد.»
 روایت پدر مقتول
پدر محمود، مردی سالخورده، در بازجویی‌ها گفت: «قصد کشتن پسرم را نداشتم. آن شب فقط می‌خواستم دخترم را نجات دهم. محمود همه ما را آزار می‌داد، پرخاشگر و تهدیدکننده بود. وقتی دیدم دست به اسلحه و چاقو برداشته و دخترم را تهدید می‌کند، نمی‌توانستم بی‌تفاوت باشم… دو ضربه به او زدم و دیگر هیچ چیزی را به یاد ندارم.»
او با صدایی پر از بغض و پشیمانی ادامه داد: «از بچگی او را بزرگ کردم، کلاس فرستادم، همه تلاشم را کردم که زندگی‌اش درست شود، اما او دیگر از کنترل خارج شده‌بود. هر چه کردم، از سر ناچاری و برای نجات جان دخترم بود. حالا شب و روز در عذابم.»

 روایت مادر مقتول
در جلسه دادگاه، مادر محمود گفت: «من از شوهرم گذشت نمی‌کنم. سال‌ها فرزندان او را مثل بچه‌های خودم بزرگ کردم. محمود همه زندگی من بود. او هیچ‌وقت به کسی آسیبی نمی‌رساند، پسر خوبی بود و پدرش را دوست داشت. آنچه اتفاق افتاد، غیرقابل باور است. من او را نمی‌بخشم و پدرش باید مجازات شود.»
 روایت برادر ناتنی مقتول
برادر ناتنی محمود، که از کودکی تحت سرپرستی مادرش بوده، در جایگاه قرار گرفت و گفت: «مادر محمود زن فداکاری بود و برای همه ما مادری کرد. محمود پرخاشگر بود، اما نوجوان بود و گاهی عصبی می‌شد. او را دوست داشتیم و همیشه سعی می‌کردیم کمکش کنیم. آن شب، وقتی به خانه رسیدم، دیدم وسایل شکسته و خانه به‌هم ریخته است. پدرم درگیر شده‌بود و بعد از نیمه‌شب، مادرم تماس گرفت و گفت پدر، محمود را با چاقو 
زده‌است.»
 اعترافات متهم
پدر مقتول در جایگاه دادگاه گفت: «روز حادثه برای آب‌درمانی به استخر رفته بودم. وقتی برگشتم، نماز می‌خواندم که محمود آمد و پول خواست. نداشتم. وسط نماز به من لگد زد و تهدید کرد که من و بچه‌هایم را می‌کشد. چاقو برداشت و به خانه دخترم رفت. وقتی رسیدم، دیدم چاقو و گوشت‌کوب دستش است و دخترم را کتک می‌زند. چاقو را از دستش گرفتم و دو مشت به او زدم…، اما حالا نمی‌دانم چرا اینطور شد.»
او با گریه افزود: «ای کاش من را اعدام کنند تا راحت شوم. من پسرم را با دست خودم کشتم. سال‌ها برایش زحمت کشیدم و بزرگش کردم… فقط دیدم در حال کشتن دخترم است، نمی‌توانستم بی‌تفاوت باشم. طلب بخشش دارم، اما از کار خودم بسیار پشیمانم.»
پدر مقتول همچنین مدعی شد که محمود گاهی با دوستانش مواد مصرف می‌کرد و بار‌ها مادرش را تهدید کرده‌بود که او را از خانه بیرون می‌کند. پس از شنیدن تمامی اظهارات، قضات دادگاه برای صدور رأی وارد شور شدند.

برچسب ها: پلیس ، قتل ، دفاع
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار